Silver Bay

خلاصه کتاب Silver Bay

کتاب Silver Bay داستان مردی را روایت می­کند که «مایک درامر» نام دارد. او می­خواهد یک تجارت پرسود را راه‌­اندازی کند. به همین دلیل از بندری در لندن به سمت استرالیا می­رود. اما مسیری که برای رسیدن به اهدافش انتخاب کرده­‌است، مشکلات بسیار زیادی را در زندگی او ایجاد می­نماید. مشکلاتی که تمام زندگی او را تحت تأثیر خود قرار می­دهد.

داستان کتاب خلیج نقره­‌ای تنها یک راوی ندارد. بلکه وقایع مختلف از زبان راوی­‌های متفاوتی روایت می­شود و در­واقع هرکدام از کاراکتر­های داستان با زاویه دید خود به شرح حوادث پیرامون می­پردازند. نویسنده با این روش، نه تنها مخاطب را با روند داستانی رمان آشنا می­سازد، بلکه طرز فکر تک­‌تک شخصیت­‌های داستان را به عرصه نمایش می­گذارد. سرنوشت کاراکترهای داستان پر از فراز و نشیب است و هرکدام از آن‌­ها همانند انسان‌­ها در دنیای واقعی، کارهای خوب و بد زیادی انجام می­دهند. در­واقع از آن‌جا که این کاراکترها، شخصیت­‌های خاکستری دارند، به راحتی مخاطبان داستان با آن‌­ها ارتباط برقرار می­کنند و تا آخر داستان، در کنار آن‌­ها قرار می­گیرند. بین کاراکترهای مختلف، روابط عاطفی بسیار پیچیده­‌ای وجود دارد که همین مسئله از نقاط قوت این کتاب خواندنی به حساب می‌­آید.

تمامی رخدادهای کتاب Silver Bay در شهری ساحلی رخ می­دهد که بسیار بکر است و مردم خون‌گرمی دارد. در این میان با شخصی به نام «لیزا مک کالن» روبرو هستیم که نمی­تواند از گذشته خود فاصله بگیرد اما شرایط زندگی در این سواحل، احساس امنیت و آزادی به او می­بخشد. زمان که می­گذرد و داستان پیش می­رود، مایک درامر به هتل عمه‌­ی لیزا می­رود تا یک قرارداد تجاری دیگر را بررسی نماید. در این میان اتفاقاتی رخ می­دهد و اسراری برملا می­شود که مایک را شگفت‌­زده می­کند و او دیگر نمی­داند راجع به ساکنین هتل خلیج نقره‌­ای، چه فکری بکند. تا این‌که در ادامه، سرنوشت مایک و لیزا را روبروی هم قرار می­دهد و زندگی آن­‌ها را دست‌خوش تغییرات بزرگی می­نماید.

درباره کتاب Silver Bay

کتاب Silver Bay نخستین بار در سال 2007 منتشر شده‌­است. این کتاب با روایت داستانی مهیج از همان ابتدا نظر مخاطبان را به خود جلب می­نماید. کاراکترهای داستان با هوشمندی کامل خلق شده‌­اند و هرکدام نقش خود را به درست­‌ترین شیوه ممکن ایفا می­کنند. شخصیت­‌هایی که در طول داستان رشد می­کنند و با انجام کارهایی تأمل­‌برانگیز بینش خواننده را ارتقاء می­بخشند. مهم­‌ترین شخصیت­‌های این داستان هانا، کاتلین، مایک و لیزا نام دارند. کاتلین دختری است که در 17سالگی کوسه‌­ای عظیم را صید کرد و توانست با همین کار نامش را بر سر زبان­‌ها بیندازد و مشهور شد. حتی نام او در کتاب رکورد­ها ثبت گردید و همین مسئله خلیج نقره‌­ای را مشهورتر ساخت. این خلیج در نزدیکی سیدنی قرار دارد و به وسیله یک بزرگراه به آن‌جا متصل شده‌­است. در این خلیج به جز یک هتل، هتل دیگری وجود ندارد. این هتل سال­‌ها پیش در یک آتش‌­سوزی تخریب شده‌­است اما بیشتر قسمت‌­های آن بازسازی شده و مورد استفاده مسافران مختلف قرار می­گیرد. مسافرانی که هرکدام، حرف­‌های زیادی برای گفتن دارند.

 داستان کتاب در 416صفحه روایت می­شود و می­تواند امتیاز 4.3 از 5 را در سایت آمازون از آن خود کند.

اگر طرفدار کتاب­‌های جوجو مویز هستید و از خواندن داستان‌­هایی با روابط عاطفی هیجان‌­انگیز لذت می­برید، این کتاب می­تواند بهترین گزینه برای شما باشد. نویسنده با مهارت کامل روابط بین افراد مختلف را به بهترین حالت ممکن شکل می­دهد و داستان کتاب را به گونه‌­ای تنظیم می­کند که مخاطب از خواندن روند آن، با تمام وجودش لذت می­برد.

کتاب خلیج نقره‌­ای یکی از پرفروش­‌ترین کتاب­‌ها به حساب می­‌آید و تاکنون به زبان­‌های مختلفی ترجمه شده‌­است. روزنامه تایمز این کتاب را یک سورپرایز بزرگ می­داند، «پائولا مکلین» (Paula McLain)، نویسنده مشهور آمریکایی جوجو میز را یک داستان­‌نویس بسیار توانا و بااستعداد تلقی می­کند و روزنامه «دیلی اکسپرس» (Daily Express) به کسانی که قصد خواندن این کتاب را دارند می­گوید که نمی­توانند کتاب را روی زمین بگذارند.

نویسنده به دلیل سابقه درخشانی که در روزنامه‌­نگاری دارد، حوادث را به گونه‌­ای وصف می­کند که مخاطب با تمام وجودش علاقه‌­مند است روند آن را پیگیری نماید و نتایج آن برایش بسیار مهم است.

جوجو مویز، درباره نویسنده کتاب Silver Bay

جوجو مویز روزنامه‌­نگار و نویسنده مشهور انگلیسی است. او در 4 آگوست سال 1969 در لندن به دنیا آمد. مویز در دانشگاه لندن و کالج نیوبدفورد تحصیل کرده‌­است. اکثر رمان‌­های او شهرتی جهانی دارند و افتخارات زیادی را برایش به ارمغان آورده­‌اند. اما او حرفه نویسندگی را با روزنامه‌­نگاری آغاز کرد. مویز پس از گذراندن دوره کارشناسی ارشد روزنامه‌­نگاری به مدت 10 سال برای روزنامه «ایندیپندنت» (independent) در سمت­‌های مختلف مشغول به کار شد و توانست در سال 1998 به عنوان سردبیر اخبار، فعالیتش را ادامه دهد. سپس در سال 2002 مسئول بخش هنر و رسانه شد.

از همان زمان بود که او تصمیم گرفت رمان بنویسد. اولین کتابش Sheltering Rain (باران پناهنده) نام دارد که آن را در سال 2002 منتشر نمود. پس از این که کتاب باران پناهنده با استقبال خوبی مواجه شد، مویز تصمیم گرفت تا کتاب­‌های بیشتری بنویسد و به همین دلیل یک سال بعد کتاب Foreign Fruit (میوه خارجی) را نوشت و تواست جایزه سال داستان­‌های عاشقانه را از انجمن نویسندگان رمان­‌های عاشقانه دریافت کند. او یک‌بار دیگر هم با نوشتن کتاب The Last Letter from Your Lover (آخرین نامه از معشوقت) توانست این جایزه را از آن خود نماید.

یکی از دلایل موفقیت رمان­‌های جوجو مویز این است که یک زندگی معمولی را به تصویر می­کشند. زندگی معمولی که همه انسان­‌ها آن را تجربه می­کنند و شخصیت­‌های داستانی او، همگی انسان­‌های عادی هستند که همانند تمام انسان­‌ها شخصیت‌­های خاکستری دارند. آدم‌­هایی که از صبح تا شب می­جنگند تا بتوانند در جامعه خود به جایگاه شایسته‌­تری دست یابند و چالش­‌های بزرگی در این مسیر، پیش رویشان قرار می­گیرد.

از جمله کتاب‌­های دیگر این نویسنده مشهور می­توان به: The Peacock Emporium (مرکز فروش طاووس)، The Ship of Brides (کشتی نوعروس‌­ها)، Night Music (موسیقی شب)، The Horse Dancer (اسب رقاص)، Me Before You (من پیش از تو)، Honeymoon in Paris (ماه عسل در پاریس)، The Girl You Left Behind (دختری که رهایش کردی)، One Plus One (یک به علاوه یک)، After You (پس از تو)، Paris for One and Other Stories (تک و تنها در پاریس و مجموعه داستان­‌های دیگر)، Still Me (باز هم من) و The Giver of Stars (بخشنده ستاره‌ها) اشاره کرد.